روزَن گاه

روزنه ای به خیال گاه به گاه و افکار پراکنده ی یک مسافر، که قدم برداشته و تجربه میکند و یادمیگیرد، به شوق مقصد

روزَن گاه

روزنه ای به خیال گاه به گاه و افکار پراکنده ی یک مسافر، که قدم برداشته و تجربه میکند و یادمیگیرد، به شوق مقصد

خروج

يكشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۵۹ ق.ظ

یا خیر حبیب و محبوب

یک وقتهایی بعد از کلی بالا و پایین و آشفتگی، آدم میرسه به یه موقعیت به نسبت دلپذیر و دوست داشتنی، هم خودش خوشحاله هم فکر میکنه خدا رو راضی و خوشحال نگه میداره توی اون اوضاع؛ اما مدتیه دارم فکر میکنم موندن توی اون وضعیت درست و خوبه، یا مثل آب زلال و شفافه که سکونش به مرور شفافیتش رو ازش میگیره. شاید موندن توی این وضعیت خوشایندِ خوب من رو از فرصت بدست آوردن موقعیت های خوب تری غافل کنه.
قبل ترها اصولا آدم گذر بودم نه ایستادن؛ اما این روزها حس میکنم قلبم محکم به موقعیت خوشایند و امن فعلی چسبیده و در برابر عبور ازش به سمت تجربه ها و چالش های جدید مقاومت میکنه.
این روزها فکر میکنم اتفاقات و موقعیت های خوب نعمت های خیلی با ارزشی هستن، اما در کنارش میتونن آفت ها و مانع های حسابی ای هم باشن، موانعی خیلی سخت تر از اشتباهات و کم و کاستی ها؛ موانعی که اصلا دلت نمیاد ازشون بگذری، هیچ حس نارضایتی از وجودشون نداری و اتفاقا خیلی اوقات دلبسته شونی.
شاید وقتشه شروع کنم به باز گردن گره ها و دوباره جدا و راهی بشم؛ خروج از امنیت خوشایند ریسک بزرگیه، نزدیک شدن به لبه ی پرتگاهه، ممکنه با یه اشتباه چندین پله از جای فعلی عقب تر بندازتت، اما یه احتمالی هم هست که به اندازه ی چند قدم جلوتر ببردت و نزدیک ترت کنه.
اما، شاید ارزشش رو داره که به امید نزدیک تر شدن دلم رو بسپارم به راه و صاحب راه، بلکه مسیر، من رو به خوبی های بزرگ تر نزدیک کنه..

ماه مهمونیِ خدای مهربون، خدای صاحب جوونه های نورس عمق دل ها مبارک همه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۰۷
آفتاب گردون

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی